«اجتهاد» در لغت به معناي تلاش و كوشش تا سرحد توانايي است؛ به گونه اي كه با تحمل رنج و سختي همراه باشد. در اصطلاح فقه عبارت است از: «به كار بردن تلاش و كوشش خويش در راه به دست آوردن احكام شرعي از راه ها و منابعي(1) كه نزد فقيهان اسلام، معمول و متعارف است». در نتيجه مجتهد كسي است كه بتواند احكام را از روي دليل به دست آورد و طبق رأي و نظر خويش عمل كند.(2)
«تقليد» به معناي پيروي و دنباله روي است و در اصطلاح فقهي «عمل كردن به آنچه مجتهد در مسائل شرعي فتوا مي دهد» گفته مي شود.
گفتني است؛ اگر چه واژه تقليد به معناي پيروي بدون چون و چرا، نزد افكار عمومي پذيرش آن مشكل است، اما در آموزه هاي فرهنگ اسلامي، مقلد كسي است كه از حاصل تلاش علمي مجتهد استفاده مي كند و مسئوليت درستي و نادرستي استنباط احكام را بر عهده مجتهد مي گذارد و چه بسا كاربرد واژه «تقليد» برگرفته از «قلادة» به معناي گردن بند، به گردن گذاشتن و عهده سپاري به اين منظور باشد.

پي نوشت ها:
1) اين منابع عبارت اند از: كتاب، سنت، اجماع و عقل.
2) لسان العرب، ماده، جهد؛ التنقيح في شرح العروة الوثقي، (الاجتهاد و التقليد)، ص 20

منبع:پرسمان