ـ جريان نوگرايي فكري در ميان متفكران و نويسندگان شيعه و اهل سنت، سابقه چندان زيادي ندارد و آغاز آن اصولاً به زمان سيد جمال (1254 – 1314 ه ) مصلح نوگراي اسلامي بر مي گردد. اين جريان در بادي امر، مسائلي از قبيل لزوم تجديد نظر و بازنگري در فكر ديني و توجيه تجربي قرآن و مفاهيم ديني را در بر مي گرفت ولي رفته رفته، دامنة آن گسترش يافته و ابعاد مغفول اسلام ـ مانند انديشه هاي سياسي و اجتماعي آن را نيز شامل گرديد.

ـ با طرح اسلام، به صورت يك ايدئولوژي اجتماعي و سياسي در ميان متفكران شيعه و سني گرايش شديدي در بين آنان براي مطالعه سرگذشت سياسي ـ اجتماعي اسلام پيدا شد، اين سرگذشت به راحتي مي توانست آنها را با مباني تفكر سياسي اسلام آشنا ساخته و آنان را براي بسيج عمومي مردم عليه نظامهاي فاسد ياري دهد... «جهاد» و «شهادت» هر دو از ابزارهاي لازم و شكنده براي يك رويارويي كامل با استبداد داخلي و استعمار خارجي بودند كه اين مصلحان نوگرا، آن دو را فقط مي توانستند از فرهنگ عاشورا، وارد مسلمانان امروزي نمايند....

نوگرايان شيعه با درك عميق و درست موقعيت سياسي شيعه و نيز توانمندي آشكار فرهنگ عاشورا براي پاسخگويي به نيارهاي جامعة شيعي و حتي غير شيعي امروز، براي نخستين بار بحث خود را پيرامون نهضت عاشورا براساس تحليل انتقادي متون تاريخي، به منظور كشف عدم تجانس و بي دقتيهاي آن منابع قرار دادند و از جهتي كوشيدند به استخراج آموزه هاي سياسي و اجتماعي عاشورا و تبيين درست و منطقي اهداف اصلاح طلبانه امام حسين (ع) به زبان نسل جديد بپردازند.

ويژگيهاي آثار نوگرايان به دين (واقعه عاشورا)

1-  تاكيد بر تحليل عاشورا بجاي تجليل از آن.

2-  آشكار شدن جنبه اي سياسي، اجتماعي نهضت.

3-  توجه به كليات وقايع و نه جزئيات آن.

4-  تمايل به توجيه عقلاني و منطقي مسائل مربوط به عاشورا.

5-  مبارزه با خرافت و تحريف زدايي از واقعه.

6-  گسترش نگاه جامعه شناسانه.

7-  تمايل به تفسير طبيعي و علمي حوادث عاشورا.

........

                   
1-
(مجموعه مقالات/ ص 97)
2-(محمد حكيم پور/ مجموعه مقالات/ ج 3/ ص 135)