كودتاي انگليسي رضاخان
سقوط رژيم روسيه تزاري كه حمايت از سلاطين قاجار را عهده دار بود انگليس را به تلاشي مضاعف وادار ساخت تا هم منطقه را در مقابل خطر انقلاب شوروي حفظ كند و هم جاي رقيب سابق را بگيرد و امتيازات نفتي را همچنان در دست داشته باشد.
انگليس در ادامه سياست هاي استعمارگرانه و دخالت هاي انگلستان در امور داخلي ايران، به كمك يك نظامي وابسته به خود، يعني «رضا خان »، در ايران كودتا كرد.رضاخان ميرپنج فرزند عباسقلي خان سواد كوهي معروف به داداش بيك در 1256 شمسي در قريه آلاشت تولد يافته و در 22 سالگي به نيروي قزاق پيوسته و در طي بيست سال مراحل نظامي را تا فرماندهي هنگ قزاقخانه ( آترياد ) همدان طي كرده بود و قرار شد بر اريكه قدرت مستقر گردد. طرح كودتاي 3 اسفند 1299 را مقامات انگليسي، در تهران تنظيم كرده و با مسؤلان امنيتي شهر نيز هماهنگي هاي لازم را انجام داده بودند از همين رو، كودتاچيان پس از زد و خوردي كوتاه، پايتخت را تصرف كردند و احمد شاه قاجار، از سر ترس و ناچاري، بدون هيچ واكنشي بر ضد كودتاچيان، رضاخان را كه فرماندهي قزّاق ها را به عهده داشت، به سمت فرمانده كل قوا و همدست وي، «سيد ضياالدّين طباطبايي » را به سمت نخست وزيري منصوب كرد و خود به اروپا رفت. رضاخان، به سبب فرمانبرداري از دولت انگلستان و سركوب جنبش هاي آزاديخواهانه مردم ايران به عنوان عاملي براي تمركز قدرت و ايجاد آرامش در كشور و حفظ منافع نامشروع انگلستان، مورد حمايت شديد اين دولت بود. پس از آن سيدضياءالدين طباطبايي به منظور عوام فريبي و كسب و جاهت سياسي، قرارداد 1919 ميلادي را كه به همت دلير مرداني همچون آيت الله مدرس عملا كارايي خود را از دست داده بود لغو كرد و انگلستان نيز براي اغفال مردم ايران، لغو اين قرارداد را با خشنودي پذيرفت تا كابينه مورد نظر كابينه اي ملي و ضد انگليسي معرفي شود. اندكي بعد رضاخان كه سمت سردار سپه را در اختيار داشت به جاي مسعود كيهان وزير جنگ شد و همكار خود سيد ضياء را در مبارزه قدرت تبعيد فرستاد. رضاخان تا 26 خرداد 1302 ه.ش. با حضور در كابينه هاي قوام، مشير الدوله و مستوفي الممالك با عنوان وزير جنگ تصميم گيرنده اصلي بود. اندكي بعد رضاخان فرمان نخست وزيري را از احمد شاه گرفت و موجبات سفر سوم او را به اروپا فراهم ساخت. استعمار انگلستان از همان ابتدا طرح تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي را دنبال مي كرد اما چون اين طرح در ابتداي نخست وزيري رضاخان ممكن نبود و مقاومت جدي جامعه را در پي داشت، لذا براي آماده كردن افكار عمومي جامعه براي اين تغيير، شعار جمهوري مطرح شد. او در مخالفت با سلطنت قاجاريه و احمد شاه كه به تحقيق پايگاه مردمي و تاريخي و سياسي خود را از دست داده بود، شرايطي پديد آورد كه مـجـلـس دوره پـنـجـم در جلسه 9 آبانماه 1304 ه.ش. ماده واحده اي را با مضمون " مجلس شوراي ملي به نام سعادت ملت ، انقراض سلطنت قاجاريه را اعلام كند. ده روز پس از خلع احمدشاه از سلطنت، سفير انگلستان نزد رضاخان رفت و طي يادشتي از سوي دولت انگلستان، حكومت وي را به رسميت شناخت و فرداي همان روز نيز سفير شوروي به رسميت شناختن حكومت او را توسط دولت متبوعش اعلام كرد. مجلس موسسان در 5 آذر 1304 ه.ش. با تعداد نمايندگاني سه برابر مجلس شورا با رياست ميرزا صادق خان مستشار الدوله تشكيل شد و طي پنج جلسه با تغيير اصول ياد شده، رضاخان را به سلطنت برگزيد. با وجود مخالفت هاي شديد آزاديخواهاني چون آيت الله مدّرس، رضاخان در 4 ارديبهشت 1305 هجري شمسي يعني 4 سال بعد از كودتاي 3 اسفند 1299 هجري شمسي به پادشاهي ايران رسيد و تا سال يكهزار و سيصد و بيست، مستبدانه بر مردم ايران حكومت و از منافع سياسي، اقتصادي و فرهنگي انگلستان در ايران حمايت وحفاظت كرد؛ امّا در زمان جنگ جهاني دوم، به علّت گرايش رضا خان به آلمان، انگلستان، وي را از پادشاهي خلع، و از ايران تبعيد كرد.