در سال 1294 ق. شهر قم شاهد تولد كودكي سعادتمند بود. پدر او حاج محمدرضا قمي، نام  شيخ عباس قمي

در سال 1294 ق. شهر قم شاهد تولد كودكي سعادتمند بود. پدر او حاج محمدرضا قمي، نام آن طفل سپيدبخت را عباس گذاشت و او را آن گونه كه شايسته بود تعليم و پرورش داد و محدث برجسته شيخ عباس قمي عالم و پرهيزگار، سرمايه تشيع گرديد.

وي دوران كودكي و نوجواني را در زادگاهش شهر قم گذراند و دروس مقدماتي را نزد استاداني بزرگ فرا گرفت. استاداني كه معرفت الهي در روح آنان تجسم يافته بود. او از خرمن دانش اين بزرگان خوشه ها چيد ولي بيشترين بهره را از محضر عالم آگاه آية الله حاج ميرزا محمد ارباب قمي (متوفي 1341 ق.) برد. عالم فرزانه و پرهيزگاري كه در هيچ حال امر به معروف و نهي از منكر را ترك نميكرد و در هر محفل و مجلسي اين دو فريضه را متذكر ميشد، استاد بسيار دقيق و پرمايه عصر خود بود.

در حوزه‌ نور

او كه در دوران نوجواني مراحل آغازين تحصيلات حوزوي را به پايان برده بود سرانجام نتوانست خود را به اندوخته هاي محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد از اين رو تصميم به هجرت گرفت. در سال 1316 ق. كوله بار سفر بست و به دنبال فراگيري دانش عازم نجف اشرف گرديد. طلبه جوان در بدو ورود به زيارت بارگاه منور پيشواي شهيدان و نخستين مظلوم تاريخ شتافت و در كنار تربت پاكش با چهره اي غريبانه و دل گرفته بر غريبي آن مظلوم گريست. او آرزوهاي دل را به مقتدايش عرضه داشت و عنايت و توجه بيشتر آن حضرت را از عمق جان درخواست نمود. گويي امام به اين جوان قمي كه عصاره اخلاص قميان بود و اينك زائر قبرش و طالب علوم علوي محسوب ميشد، چنين خطاب كرد: «اي دلباخته‌ چشمه زلال معرفت، آرام بگير و نويدت باد كه در آينده نزديك يكي از ناقلان اخبار و راويان احاديث ما خواهي بود

سيراب از كوثر حديث

از آنجا كه شيخ عباس اشتياق وصف ناپذيري به شناخت راويان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بيت عليهم السلام داشت، استادي را برگزيد كه از كوثر حديث سيرابش سازد. از اين رو از همان ابتداي ورود به نجف اشرف شيفته عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج ميرزا حسين نوري (متوفاي 1320 ق.) گشت و در درس او شركت جست. شيخ عباس قمي بر آن بود تا آنچه را از استاد فرار ميگيرد بي كم و كاست بنويسد و همانند استاد بازگويش كند. به همين سبب طولي نكشيد كه به كمك حافظه قوي و تلاش پيگير به مقام و منزلت والايي در نزد استاد دلسوز و پرتلاش خود دست يافت. تا آنجا كه در همان ايام استنساج كتاب با ارزش استادش، مستدرك الوسائل را در اختيار گرفت و به خوبي از عهده اين كار بزرگ برآمد. همچنين وي در تأليفات ديگر استاد از كمك شايسته وي دريغ نداشت.

آن بزرگوار در سال 1322 ق. به قم بازگشت و مشغول تأليف و تدريس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال 1329 ق. در اين شهر مذهبي اقامت داشت. در اين ايام عازم بيت الله الحرام شد و پس از مراجعت از زيارت خانه خدا همچنان در قم سكونت داشت. در سال 1332 ق. بنا به عللي و مخصوصاً به موجب تنگدستي به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در آنجا سكونت گزيد.

آثار جاودان

محدث قمي از تبار عالمان بلند انديش و پركار و با اخلاص بود و آثار او در علوم مختلف، تاريخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقايد و علم حديث نشان از روح تلاشگر و عظمت علمي اين عالم ژرف نگر دارد. در اينجا تنها با بيان نام محدودي آثار از دامنه گسترده معلومات ايشان در علوم مختلف ياد ميكنيم:

1. كلمات لطيفه: (در علم اخلاق).

2. الدّر النظيم في لغات القرآن العظيم.

3. كحل البصر في سيرة سيد البشر.

4. كتاب نقد الوسائل شيخ حر عاملي.

5. تقسيم بداية الهداية شيخ حر عاملي.

6. شرح الوجيزه شيخ بهائي.

7. فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير.

8. علم اليقين (خلاصه حق اليقين علامه مجلسي).

9. مقاليد الفلاح في عمل اليوم و الليلة.

10. مقلاد النجاح (خلاصه كتاب ياد شده).

11. خلاصة جلد يازده بحارالانوار علامه مجلسي.

12. شرح كلمات قصار حضرت علي ـ عليه السلام ـ كه در آخر نهج البلاغه آمده است.

...

خصوصيات اخلاقي و روحي

محدث قمي درس خواند و عمل كرد و پيش رفت و به جايگاهي كه سالها در پي آن بود رسيد؛ جايگاهي در ملكوت نه در خاك. مقامي در آستان قرب الهي نه منصبي در دربار دنيازدگان. محدث قمي در زمان خود يكي از مربيان بزرگ و معلمان اخلاق اسلامي در ميان مردم و حوزه هاي علميه شناخته ميشد و از شهرت ويژه اي برخوردار بود و خصوصيات اخلاقي فراواني داشت كه در اين فصل به پاره اي از آنها اشاره ميكنيم:

الف – انس با كتاب

يكي از ويژگيهاي محدث قمي علاقه فراوان به نوشتن و مطالعه ‌كتاب بود به بطوري كه ميتوان گفت او در كتاب و قلم خلاصه شده بود محدث يا در كتابخانه بود يا با كتاب. كمتر ديده ميشد كه او مشغول مطالعه و بررسي كتابي نباشد. عشق محدث به كتاب آن هم كتب حديثي نورانيّت خاصي به او بخشيده بود. فرزند بزرگ ايشان در اين باره ميگويد: «در اول كودكي با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بيرون ميرفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود.» زماني كه براي زيارت به كشورهاي دور مسافرت ميكرد اوقات فراغت خود را با كتاب سپري ميكرد.

ب – تواضع و اخلاص

از ديگر ويژگيهاي ايشان تواضع بسيار و همه جانبه اي بود كه از خود نشان ميداد. در خانه، مدرسه و خيابان هر كسي را كه ميديد – چه كوچك و چه بزرگ – احترام ميكرد. در نزد علما و از بين آنان بويژه در حضور كساني كه با حديث و اخبار اهل بيت عليهم السلام سر و كار داشتند، اوج فروتني و تواضع را به نمايش ميگذارد. هيچ گاه در مجالسي كه وارد ميشد در صدر نميشست و هرگز خود را بر ديگران مقدم نميداشت. وي از خودستايي و خودپسندي بشدت احتراز ميكرد و به هيچ وجه غرور نداشت. محدث قمي حديث اخلاص بود و آيه زهد. مسيري كه ميرفت اگر كوچكترين شبهه اي در دلش رخنه ميكرد كه قدمش براي خدا نيست يا وسوسه اي قلبش را ميلرزاند بدون هيچ تأمل، از آنجا باز ميگشت.

در يك كلام محدث قمي آنچه ميگفت با آنچه عمل ميكرد و آنچه مردم از رفتار و كردارش درك ميكردند يكي بود. از اين رو سخنش در دل شنوندگان اثر شگرف داشت. آناني كه در درس اخلاق و نصايح او شركت مي جستند و گوش و جان به اين سروش اخلاص فرا ميدادند نقل ميكنند كه سخنان نافذ او چنان بود كه آدمي را از گناهان و پندارهاي بد دور مي ساخت و متوجه خدا و عبادت ميكرد.

محدث قمي پس از عمري تلاش و خدمت به اسلام و مسلمين و تحمل سختيها و مرارات زمان بويژه در اواخر عمر كه مصادف با توطئه هاي دشمنان اسلام و دين زدايي رضاخاني بود، در شب سه شنبه بيست و دوم ذيحجه سال 1359 ق. بدرود حيات گفت و پس از تشييع در صحن مطهر علي ـ عليه السلام ـ (نجف اشرف) در جوار استادش مرحوم حاجي نوري به خاك سپرده شد. روحش شاد.