قيام مردم قم

قيام مردم قم

تظاهرات ديماه 1356، و از آن روز حركت انقلاب شتاب گرفت...

 

شهادت آيت ‌ا... سيد مصطفي خميني در آبان 1356 را مي‌ توان آغاز قيام عمومي مردم دانست. مجالس يادبود در سرتاسر كشور برگزار و در آن، تظاهرات گسترده عليه رژيم شاه بپا شد و امام (ره) به عنوان رهبر حركت اسلامي علناً مطرح گرديد. از اين رو دستگاه حاكم و بويژه شخص شاه بر آن شد با نوشتن مقاله‌اي با صراحت به آن بزرگوار توهين نمايد.

در اواسط دي ماه 1356، پيك دربار نامه ممهور به مهر دربار را به داريوش همايون، وزير اطلاعات و جهانگردي داد و او نامه را جهت انتشار به روزنامه اطلاعات داد. مسعودي صاحب امتياز روزنامه، مفاد مقاله‌ را براي آينده روزنامه خطرناك يافت و نگران واكنش علما و روحانيون شد. اما در تماس‌هايي كه با وزير اطلاعات و جهانگردي و نخست وزير وقت (آموزگار) گرفت، دريافت كه برخي از مفاد تند و تحريك آميز آن به خواست شخص شاه در مقاله آمده است.
در اين مقاله – كه نويسنده آن «احمد رشيدي مطلق» ذكر شده بود – به طور صريح بي‌ حجابي را فضيلت و حجاب، كهنه پرستي و ارتجاع معرفي و به ساحت مقدس امام (ره) اهانت، و قيام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سياه معرفي شده بود. با پخش روزنامه اطلاعات و رسيدن آن به شهر قم، اولين واكنش‌ها آغاز شد. مدرسين حوزه علميه قم در بيت آيت ‌ا... حسين نوري گرد آمدند تا اقدامي هماهنگ داشته باشند و پس از بررسي تصميم گرفته شد تا هجدهم دي درس‌هاي حوزه تعطيل شود.
صبح هجدهم دي، طلاب با تشكيل اجتماع بزرگي، تظاهرات و راهپيمايي خود را آرام به سوي منازل مراجع آغاز كردند و با تجمع در مقابل منازل ايشان با دادن شعارهايي به حمايت از امام (ره) پرداختند. نيروهاي امنيتي با يورش به صف تظاهركنندگان سعي در متفرق نمودن و ممانعت از راهپيمايي كردند. عده‌اي از طلاب در مقابل بيت آيت‌ ا... العظمي گلپايگاني تجمع كردند و معظم‌له طي سخناني فرمودند:

«اينها به آن آقا (امام خميني) توهين نكردند. اينها به ما توهين كردند، براي اينكه اينها با اين كارشان نشان دادند و خواستند بگويند كه آن آقا (امام خميني) با ما مخالف است و مفهوم حرفشان اين است كه ما با اينها (رژيم شاه) موافقيم. اينكه ما با اينها موافقيم، توهين به ماست. ما در گذشته با اينها مخالف بوده‌ايم و در آينده نيز مخالف خواهيم بود».
سپس راهپيمايان به سمت منزل علامه طباطبايي، منزل و مدرسه آيت ‌ا... مكارم شيرازي و منزل آيت ‌ا... وحيد خراساني رفتند و هر يك به نوبه خود براي مردم سخنراني كردند.  بازاريان قم با مشاهده حركت حوزه علميه تصميم به تعطيلي مغازه‌هاي خود در 19 دي گرفتند.
روز نوزدهم دي ماه ساواك و شهرباني به كمك نيروهاي كمكي كه از تهران وارد شده بودند، در سطح شهر، بويژه در حوالي مدارس علميه و مرقد حضرت معصومه (س) متمركز شدند. اقشار مختلف مردم و طلاب در ميدان آستانه تجمع كردند و باز راهپيمايي به سوي منازل بزرگان حوزه آغاز شد. ابتدا به بيت آيت ‌ا... ميرزا هاشم آملي رفتند. آيت ‌ا... آملي طي سخناني به بيان عظمت و شخصيت فوق‌العاده امام (ره) پرداخت و هيأت حاكمه و رژيم پهلوي را مورد نفرت روحانيت و ملت قلمداد كرد. نيروهاي رژيم با آرايش ضد شورش و نفربرهاي نظامي در خيابان‌ها آماده شده بودند.
هنگام عصر مردم و طلاب اجتماع نموده، و به طرف منزل آيت ‌ا... نوري حركت كردند. سپس در حالي كه جمعيت مي‌خواستند از طريق خيابان ساحلي به منازل آيات سلطاني طباطبائي و مشكيني بروند، يكي از مأمورين شيشه بانك صادرات را شكست و به همين بهانه اسلحه‌ها به طرف مردم نشانه‌گيري و تيراندازي شروع شد. با به زمين افتادن تعدادي از مردم، جمعيت در كوچه‌هاي اطراف پناه گرفتند و با هر آنچه كه به دست مي‌آوردند، مقابل مأموران مسلح رژيم ايستادند. جنگ و گريز تا ساعاتي از شب ادامه يافت.
دراين روز دست كم شش نفر شهيد و ده‌ها تن زخمي شدند. بعد از اين حادثه، طلاب و علماي قم با انتشار اعلاميه‌‌اي اين سؤال را مطرح كردند كه آيا فضاي باز سياسي به اين معناست كه اگر كساني به مطالب غير واقعي روزنامه اعتراض كنند، بايد با گلوله پاسخ بگيرند؟
با قيام قم،‌ آهنگ حركت انقلاب با محتواي كاملاً اسلامي شتاب فزاينده و گسترده ‌تري به خود گرفت و رهبري امام (ره) به عنوان نقش اصلي مبارزه با رژيم شاه ظاهر شد.

قمه زني سنت يا بدعت(نوشته مهدي مسائلي)

اهميت عزاداري:قيام امام حسين، عليه السلام، در هر عصر و زمان و براى هر ملّت و مردمى پيام دارد، پيامى كه هيچ گاه كهنه نمى شود. بشر هميشه به اين پيام زنده دگرگون كننده نياز دارد؛ زيرا كه سعادت و تعالى او در آن است.امّا در شرايطي كه همواره ستم‌پيشگان و استعمارگران خون آشام در تلاش بودند تا نقش عاشورا را كمرنگ نموده و بنيانش را براندازند، مؤثرترين عاملي كه مي‌تواند آن را براي نسلهاي آينده حفظ نمايد و به تعميم آرامان‌هاي آن بپردازد، مراسم سوگواري امام حسين، عليه السلام، مي‌باشد. برپا داشتن مراسمي به ياد سيدالشهداء، عليه السلام، در ايام مختلف، بويژه دهة محرّم و روز عاشورا كه مي‌تواند روشي براي احياء خطّ ائمه و تبيين مظلمويت آنان باشد. و از سوئي شيعيان و طالبان حق را به دور هم جمع نموده و مباني تشيع را به آنها بياموزد و جرأت مبارزه و روحية ايثار و فداكاري براي حفظ اسلام به آنها دهد. تأكيدهاي فراوان پيامبر(ص)و ائمه طاهرين(ع) بر بپائي مراسم سوگواري نيز هم‌سو و هماهنگ با اين اهداف عاليه بوده است.

 امّا متأسفانه با گذشت زمان وگسترش مذهب تشيع، اين مراسم به پاره‌اي از آداب و رسوم قومي و ملّي و سلايق فردي و جمعي ممزوج شد، كه خود مي‌تواند مانعي براي درك مناسب پيام عاشورا باشد. از اين جهت بر تمام علماي راستين شريعت واجب است تا با كياست خاصي در زدودن اين‌گونه ممارسات منفي از چهرة عزاداري امام حسين، عليه السلام، تلاش كنند؛ زيرا بي‌شك اگر شيعه بتواند«مكتب‏عاشورا» را آنگونه كه هست و بوده، به جهانيان معرفى كند، منبع الهام همه‏آزادي‌خواهان مبارزى خواهد شد كه در پى الگوى راستين براى انقلاب و مبارزه با ستم‏اند.

 قمه‌زني از منظر تاريخ :از نظر تاريخي مسلم است كه قمه‌زني در قبل صفويه هيچ‌گونه سابقه‌اي نداشته است و ترديدها در آن است كه آيا در زمان صفويه به وجود آمده است؟ و يا اينكه بعد از صفويه و در زمان قاجاريه رواج يافته است؟در اين ميان بعضي از محققان بر اين عقيده‌اند كه قمه‌زني در زمان صفويه تأسيس گرديده و آغاز آن نيز مربوط فدائيان قزلباش كه در روز عاشورا شمشير به دست بيرون مي‌آمدند و تصورشان اين بود كه نوعي همدردي و مواسات با اصحاب امام ‌حسين، عليه السلام، داشته باشند. آنان مي‌‌گفتند در چنين روزي که امام‌حسين، عليه السلام، و اصحابش، و بني هاشم تير مي‌خورند پس ما هم اين حالت را براي خودمان ايجاد مي‌کنيم؛ يعني نشان مي‌دهيم كه ما در راه امام حسين، عليه السلام، فدوي هستيم؛ و حاضريم سرمان بريده شود و اين شروع قمه‌زني شد.با اين وجود بعضي ديگر از محققان و تاريخ‌نگاران نيز بر اين عقيده مي‌باشند كه آغاز قمه‌زني مربوط به دوره قاجار بوده و چنين عزاداري‌هايي حتي در عصر صفويه نيز وجود نداشته است.

 دلائل حرمت قمه‌زني:1- وهن و تضعيف مذهب: مهمترين دليلي كه براي حرمت قمه‌زني وهن آميز بودن آن براي مذهب است.تاكنون در شبكه‌هاي تلويزيوني و رسانه‌هاي ضداسلامي در جهان، با استناد به صحنه‌هاي قمه‌زني ـ كه در برخي كشورهاي ديگر از جمله هند، پاكستان و عراق هم معمول است ـ توليدات زيادي بر عليه اسلام و مسلمين با معرفي چهره‌اي خشن و زشت ازآنها، ساخته شده و توزيع جهاني شده است. كه از ميان مي‌توان به فيلمهاي: شمشيراسلام، محاصره، ساوايور و... اشاره نمود كه قطعاً اثرات منفي خود را بر اذهان جهانيان بر جاي گذاشته‌اند. و همواره در مناسبت‌هاي مذهبيِ مسلمانان نيز، خبرنگاران رسانه‌هاي غربي، منتظرند تا چنين سوژه‌هايي را شكار كرده، خوراك تبليغي مناسبي را براي اربابان خود فراهم كنند.از آنجا كه ياران كفر و ضلال، روي اين مسائل جزئي كه ربطي به دين ندارد، تكيه مي‌كنند و در ممارسات و رفتار بر ما خرده مي‌گيرند و به طور عام، دين را و به طور خاص، اسلام را زير سؤال مي‌برند ما بايد با اين خرده‌گيري‌ها مواجه شويم و تأكيد كنيم كه اينها ربطي به دين ندارد و اموري هستند كه از ناحيه عوامل شخصي و اجتماعي و غير آن، وارد دين شده‌اند.اين واقعيتي است كه ائمه بزرگوارمان بارها بر آن تأكيد داشته و ما را به آن سفارش ‌نموده‌اند. پيشواي ششم شيعيان امام جعفر صادق، عليه السلام، بارها مي‌فرمودند: «يا معشر الشيعة إنّكم قد نسبتم إلينا، كونوا لنا زيناً ولاتكونوا علينا شيناً»؛ «اى گروه شيعه ! شما به ما منسوب هستيد، براى ما زينت باشيد، و ماية عار و ننگ ما نباشيد»، «فاتّقوا الله وكونوا زيناً ولاتكونوا شيناً، جرّوا إلينا كل موّدةٍ وادفعوا عنّا كلّ قبيحٍ»؛ «تقواى خدا را پيشه كنيد و براى ما زينت باشيد نه مايه ننگ، تمام محبت و دوستى را به طرف ما جلب كنيد و هر نسبت زشت و ناپسندى را از ما دور نماييد.»

در آيات قرآن نيز به خوبي به اين نكته اشاره شده است. چنانچه مي‌بينيم در آيه 104 سوره بقره خداوند مؤمنان را از بكار بردن كلمة «راعِنا» برحذر داشته و مي‌فرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد (هنگامى كه از پيامبر تقاضاى مهلت براى درك‏ آيات قرآن مى‏كنيد) نگوئيد «راعنا» بلكه بگوئيد «انظرنا» (چرا كه همان مفهوم را دارد و دستاويزى براى دشمن نيست) آنچه به شما دستور داده مى‏شود بشنويد، و براى كافران و استهزاء كنندگان عذاب دردناكى است»

از اين آيه به خوبى استفاده مى‏شود كه مسلمانان بايد در برنامه‏هاى خود مراقب باشند كه هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از يك جمله كوتاه كه ممكن است سوژه‏اى براى سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جويند، دامنه سخن و تعبير وسيع است چه لزومى دارد انسان جمله‏اى را به كار برد كه قابل تحريف و سخريه دشمن باشد. در مورد عزاداري نيز وضع چنين است، هنگامي كه مي‌توان به روش‌هاي صحيح و مناسبي كه چنين آثار منفي در پي نداشته باشد عزاداري نمود چه لزومي دارد بر اعمالي تكيه كنيم كه براي خودِ ما مسلمانان نيز جنبة‌ توجيه‌پذيري ندارد چه برسد به كفار، كه حتماً آن را عملي خرافي و جاهلانه مي‌پندارند. بعلاوة اينكه هيچ كدام از اين اعمال، جنبة شرعي نداشته و اعمالي هستند كه بعضي عوام در طول تاريخ بوجود آورنده آن بوده‌اند.

 ۲-تبعات بهداشتي و رواني قمه‌زني:قمه‌زني از لحاظ بهداشت رواني سلامتي فرد و جامعه را به مخاطره مي‌اندازد. به اعتقاد کارشناسان بهداشتي و متخصصان امور بهداشتي قمه‌زني ممکن است از يک سو باعث خونريزي، عفونت‌هاي موضعي و قطع‌شدن برخي عروق و اعصاب فرد قمه‌زن شود و از سوي ديگر مي‌تواند بيماري‌هاي عفوني خطرناکي همچون هپاتيت B را در جامعه گسترش دهد.عده‌اي از متخصصان مغز و اعصاب نيز بر اين عقيده‌اند که قمه‌زني خطر ابتلا به عفونتهاي پوست و عفونت‌هاي استخواني را در بر دارد و ممکن است عفونت‌هاي عُمقي ناشي از قمه‌زني کانون‌هاي چرکي داخل نسج مغز موسوم به آبسه را ايجاد کند. آنان همچنين شکستگي استخوان‌هاي جمجمه و فرورفتگي آن، پارگي سيستم وريدي مغز و مرگ سلولي را در قمه‌زني محتمل مي دانند. قمه‌زني مي‌تواند تعادل رواني برخي از افراد حساس جامعه را نيز بر هم بزند. متخصصان روانپزشکي معتقدند قمه‌زني در روحيه افراد حساس جامعه از جمله کودکاني که شاهد اين عمل هستند اثر منفي بر جاي مي‌گذارد. آنان مي‌گويند از آنجا که نمي‌توان کودکان را نسبت به اين کار توجيه کرد، ممکن است قمه‌زني باورهاي مذهبي آنان را سست نمايد.همان‌گونه كه بررسي شد، قمه‌زني بر روي فرد و جامعه تأثيرات منفي مي‌گذارد. افراد قمه‌زن هم به خود آسيب مي‌رسانند و هم به جامعه. قمه‌زن مي‌تواند با مراجعه به بانك خون، خون خود را به بيماراني كه نياز به خون دارند، هديه نمايد كه عمل خداپسندانه‌اي است.

۳- بدعت بودن قمه‌زني: بدعت در دين، امر نكوهيده‌اي است كه به هر نام و هدفي كه باشد، سرانجام جز خسران و ضربه بر اصل و سيماي دين، حاصل ديگري ندارد. از اينرو است كه در روايات نيز با شدت خاصي با بدعت‌گذاري برخورد شده و بر برائت اسلام از بدعت‌گذاران تأكيد فراوان شده است. پيامبر خدا(ص) فرمودند: بدترين كارها آن است كه نوپديد و بي‌سابقه باشد. بدانيد هر بدعتي گمراهي است و هر گمراهي فرجامش آتش است.امّا بدعت در معناي اصطلاحي آن به معناي افزودن مسأله‌ و حكمي نو و جديد به دين كه سابقه و زمينة ديني ندارد؛ مانند: حلال كردن حرامي و يا حرام كردن حلالي.طبق اين معني اگر شخصي عملي را كه دليلي بر وجوب يا استحباب آن نداريم به اعتقاد اينكه آن عمل واجب يا مستحب است، انجام دهد، مرتكب عملي حرام مي‌شود.همانطور كه مي‌دانيد افراد قمه‌زن، نيز قمه‌زني را به نيت اينكه از اعمال عبادي و مطلوب شارع است، انجام مي‌‌دهند. در حاليكه قمه‌زني از امور اختراعي مي‌باشد كه هيچ‌گونه سابقه‌اي در عصر ائمه(ع) و حتي قرون نزديك به آن نداشته و از اختراعات مردم عوام در قرنهاي اخير مي‌باشد. شهيد مطهري در اين رابطه مي‌نويسد: "قمه‌زني و بلند كردن طبل و شيپور از ارتدوكسهاي قفقاز به ايران سرايت كرد و چون روحيه مردم براي پذيرفتن آنها آمادگي داشت، همچون برق در همه جا دويد." 

نقد و بررسی افسانه سر به محمل كوبيدن حضرت زینب سلام الله علیها:بارها شنيده‌ايم كه قمه‌زنان به اين روايت دروغ تمسك مي‌كنند و بي‌خبر از همه‌جا مي‌گويند: اگر قمه‌زني و سر شكافتن در عاشورا و عزاي حسين، عليه السلام، جايز نيست پس چرا زينب، سلام‌الله‌عليها، سرش را به چوب محمل كوفت و سر و صورتش را آغشته به خون كرد! مگر امام‌سجاد، عليه السلام، همراه زينب نبود و اين اقدام عمه را نديد. آيا سكوت امام معصوم در اينجا نمي‌تواند در تأييد و تقرير اين عمل باشد؟!محدث متقي، صاحب مفاتيح الجنان؛ مرحوم شيخ عباس قمي~ در مورد اين خبر مي‌نويسد: " مؤلف مي‌گويد كه ذكر محامل و هودج در غير خبر «مسلم جصّاص» نيست و اين خبر را اگرچه علامه مجلسي نقل فرموده، لكن مأخذ نقل آن منتخب طريحي و كتاب نور العين است كه حال هر دو كتاب براي اهل فن حديث مخفي نيست، و نسبت شكستن سر به جناب زينب، سلام الله عليها، و اشعار معروفه نيز بعيد است از آن مخدّره كه عقيلة هاشميين و عالمة غير معلمه و رضيعة نبوت و صاحب مقام رضا و تسليم است.محدث قمي سپس با استناد به كتاب‌هاي معتبر مي‌نويسد كه اصلاً محامل يا هودجي در كار نبود تا حضرت زينب$ سرش را به آن بكوبد.به دلايلي كه گفته مي‌شود اين خبر ساختگي است:

1- سند ندارد و به عبارت ديگر سلسله راويان آن در جايي ذكر نشده‌است.

2- منابع اوليه وكتاب‌هاي معتبر هيچ گاه آن را گزارش نكرده‌اند.

3- تنها در كتاب نورالعين، نوشته شده و نويسنده و يا به عبارت صحيحتر جاعل آن كتاب تا به حال معلوم نشده است؛ تنها به ابراهيم بن محمد نيشابوري اسفرايني نسبت داده مي‌شود كه شخصي اشعري مذهب و شافعي مسلك بود و حتي اين انتساب هم مورد قبول كارشناسان كتاب نيست. شيخ‌ طريحي نيز كه آن را در منتخب آورده، از نورالعين گرفته است.

4- در اين روايت اشعاري از زبان حضرت زينب نقل شده كه در خور شأن آن مخدّره نبوده و به گونه‌اي توهين به ايشان است.

علاوه بر آنچه گفته شد و اشكالاتي در محل خود به آنها پرداخته شده بايد متوجه بود اگر اين روايت درست هم باشد، كه البته نيست، زمين تا آسمان با كار قمه‌زنان فرق دارد. زيرا نه موقعيت قمه‌زنان، موقعيت زينب(س) است و نه كار آنها مانند كار ايشان است."

 سابقه حرمت قمه‌زني در بین علمای صد سال اخیر:بر خلاف آنچه تصور مي‌گردد حرمت قمه‌زني در سال‌هاي اخير و بعد از فتواي رهبري مطرح گرديده است، بايد گفت فقهاء و علماي بزرگي قبل از مقام معظم رهبري و حتي قبل از انقلاب وجود داشته‌اند كه حكم بر حرمت قمه‌زني نموده‌اند؛ كه از اين ميان مي‌توان از فقهاء بزرگي همچون:

آيت الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي مشهور به ميرزاي شيرازي (1230-1312ق)، حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي(مؤسس حوزه علميه قم)(1267- 1355ق)، زعيم بزرگ جهان تشيع آيت الله العظمي ‌سيدابوالحسن‌اصفهاني (1284-1365ق)، دانشمند پر آوازة شيعي آيت الله العظمي سيد محسن امين عاملي (1284- 1318ق) ، فقيه نامدار آيت الله العظمي سيد محسن حكيم (متوفي 1348ش)، علامه شيخ محمد جواد مغنيه (1322 - 1400ق)، فقيه مجاهد آيت الله العظمي عبدالكريم جزائري (1289- 1342ق) ،آيت الله محمد باقر بيرجندي(1276- 1352ق)، آيت الله سيد محمد مهدي قزويني (متوفي 1358ق) ، آيت الله هبةالدين حسيني شهرستاني(1301-1386ق) ، آيت الله شيخ جعفر بديري (متوفي 1369 ق)، علامه شيخ محسن شراره (متوفي1365 ق)، آيت الله شيخ محمد خالصي(متوفي 1383 ق)، عالم و زاهد معروف شيخ علي قمي (متوفي 1371 ق)، آيت اللَّه شيخ غلامحسين تبريزى(1260- 1359ش)، امام خميني، آيت الله شهيد مطهري و آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر نام برد.

مرحوم سيد محسن امين در كتاب خويش به نام «التنزيه لاعمال الشيبه» با استدلال و برهان ثابت مي‌كند قمه‌زني و برخي ديگر از خرافات رايج در عزاداري امام حسين، عليه السلام، نه تنها ثوابي ندارد بلكه از نظر شرع مقدس حرام و از كار‌هاي شيطان است. در پي انتشار اين اثر، كه با هدف پاكسازي گردهمايي‌هاي‌ مذهبي از بدعت‌ها و گمراهي‌ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، كه برخي از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وي گوشزد كردند. تبليغات فراگير درباره دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد كه حتي گروهي از گويندگان مذهبي در مسجدها به بيان گمراهي‌هايش پرداختند و برخي از مردم با گرو نهادن خانة خود و به دست آوردن اندكي پول، در جهاد نامقدس ضد سيد محسن شركت جستند.ولي از آنجا كه حق با سيد بود، بالاخره پيروز و سربلند شد. تا آنجا كه پس از اندك زماني، آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني(كه در آن زمان مقام رياست تامه و مرجعيت عامه را داشتند) به طرفداري از امين عاملي وكتاب بيداري بخش او فتوا صادر كرد و با صراحت گفت: "انّ استعمال السّيوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما يجري اليوم أمثاله في مواكب العزاء بيوم عاشورا انّما هو مُحرم و هو غير شرعي.: یعنی:«بكاربردن شمشيرها(= قمه‌زني) و زنجيرها و طبل‌ها و بوق‌ها و كارهايى مانند اين امور كه امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غير شرعى است.»

در شهر مقدس قم نيز مرحوم شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس و بنيانگذار حوزة علميه آن،كه فقيهي روشن‌بين بود اين روش تعزيه و عزادارى را با پيام عاشورا ناسازگار مى‌ديد؛ از اين روى، درصدد برآمد تا از رواج اين رويه‌هاى نادرست و كارهاى خرافى به اسم دين و امام حسين، عليه السلام، جلوگيرى كند. از اين روى، در فتوايى، با تيغ‌زنى به مخالفت برخاست.حاج شيخ در گامى ديگر، پاره‌اى از مجلس‌هاى تعزيه و شبيه‌خوانى را تبديل به مجالس روضه‌خوانى كرد. اقتدار حاج شيخ، سبب شد كه در محافل تعزيه قم از رواج كارهاى ناروا جلوگيرى شود و مجلس گردانان و صاحبان مجالس، به احترام حاج شيخ، به گرد برگذارى تعزيه‌هاى ناروا نگردند و عزاداران را از چنين كارهايى بازدارند. ولى پس از حاج شيخ، دوباره برگذارى تعزيه‌هاى نامناسب و ناسازگار با باورهاى اسلامى و شيعى از سر گرفته شد.

مرجع بزرگ جهان تشيع آيت الله بروجردي نيز كوشش بسياري در جهت اصلاح مجالس عزاداري از اين‌گونه انحرافات نمودند ولي متأسفانه با مخالفت شديد بعضي از گردانندگان دستجات روبرو گرديدند به صورتي كه بعضي از آنها مي‌گفتند: ما داوزده ماه سال را در تمام امور به حضرت آيت الله مراجعه نموده و از ايشان تقليد مي‌كنيم، ولي دهة‌ عاشورا از معظم‌له تقليد نخواهيم نمود بلكه از آن چه كه خودمان تشخيص مي‌دهيم، پيروي خواهيم كرد! 

علّت جايز بودن قمه‌زني در گذشته از طرف برخی علما(همانطور که امد بسیاری از علما در صد سال گذشته این عمل را بدعت و وهن و حرام می دانستند):

يكي از شبهاتي كه در مورد حرمت قمه‌زني وارد مي‌نمايند اين است كه بسياري از فقهاء در زمان گذشته حكم بر جواز قمه‌زني نموده‌اند و در صورتي كه ما قمه‌زني را جايز ندانيم بايد اعتقاد داشته باشيم كه آنها از اين موضوع مهم، غافل بوده‌اند و در اجتهاد خويش خطا نموده‌اند.در جواب بايد گفت:موضوعي كه در اين زمان مطرح مي‌باشد اصلاً در گذشته مطرح نبوده است. زيرا در گذشته فقهاء در بررسي حكم قمه‌زني بر مبناي حكم اولي آن كه وارد نشدن ضرر به بدن است، حكم به جواز قمه‌زني- تا زماني كه موجب ضرر جدي بر بدن نشود- مي‌نمودند. و چون در آن زمان وسائل ارتباط جمعي و پخش سريع وقايع به صورت كنوني وجود نداشت بحث وهن مذهب كه حكم ثانوي مي‌باشد نيز مطرح نبوده و به آن توجهي نداشته‌اند ولي در اين زمان با به وجود آمدن وسائل ارتباطي و پخش سريع اخبار، بحث وهن مذهب بودن قمه‌زني تشديد گرديده است و بصورت كلي موضوع جديدي به وجود آمده است. اگر پنجاه سال قبل مرجع تقليدى قمه‌زنى را جايز شمرده، دليل نمى‏شود كه الآن نيز جايز باشد. ما تأثير زمان و مكان را در احكام قبول نداريم، ولى در موضوعات قبول داريم كه زمان و مكان باعث تغيير موضوع مى‏شود.و از طرفي ديگر همان گونه كه در بحث‌هاي سابق گذشت فقهاء در گذشته در اين مورد در تنگنا قرار داشته و دست آنها بسته بود، زيرا در صورت حكم به حرمت قمه‌زني متهم به مخالفت با عزاداري امام حسين، عليه السلام، مي‌شدند و آنها در اين موارد اقتداء به ائمه اطهار(ع) مي‌نمودند و در مسائلي كه جامعه قابليت درك و پذيرش آن را نداشتند، سكوت اختيار مي‌نمودند.

قسمتهايي از بيانات مقام معظم رهبري درباره قمه‌زني:...بنده خيلي متأسفم كه بگويم در اين سه، چهار سال اخير، برخي كارها در ارتباط با مراسم عزاداري ماه محرّم ديده شده است كه دستهايي به غلط، آن را در جامعه ما ترويج كرده اند. كارهايي را باب مي‌كنند و رواج مي‌‌دهند كه هر كس ناظر آن باشد، برايش سؤال به وجود مي‌‌آيد... قمه‌زدن نيز همين طور است. قمه‌زدن هم از كارهاي خلاف است. مي‌دانم عدّه‌اي خواهند گفت: «حق اين بود كه فلاني اسم قمه را نمي‌‌آورد.» خواهند گفت: «شما به قمه‌زدن چه كار داشتيد؟ عدّه‌اي مي‌زنند؛ بگذاريد بزنند!» نه؛ نمي‌شود در مقابل اين كار غلط سكوت كرد. اگر به گونه‌اي كه طيّ چهار، پنج سال اخير بعد از جنگ، قمه‌زدن را ترويج كردند و هنوز هم مي‌كنند، در زمان حيات مبارك امام، رضوان اللّه عليه، ترويج مي‌كردند، قطعاً ايشان در مقابل اين قضيه مي‌ايستادند. كار غلطي است كه عدّه‌اي قمه به دست بگيرند و به سر خودشان بزنند و خون بريزند. اين كار را مي‌كنند كه چه بشود؟! كجاي اين حركت، عزاداري است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعي نشانه عزاداري است. شما بارها ديده‌ايد، كساني كه مصيبتي برايشان پيش مي‌‌آيد، بر سر و سينه خود مي‌كوبند. اين نشانه عزاداري معمولي است. اما شما تا به حال كجا ديده‌ايد كه فردي به خاطر رويكرد مصيبت عزيزترين عزيزانش، با شمشير بر مغز خود بكوبد و از سر خود خون جاري كند؟! كجاي اين كار، عزاداري است؟! قمه‌زدن، سنّتي جعلي است. از اموري است كه مربوط به دين نيست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضي نيست. علماي سلف دستشان بسته بود و نمي‌توانستند بگويند «اين كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكميت اسلام و روز جلوه اسلام است. نبايد كاري كنيم كه آحاد جامعه اسلامي برتر، يعني جامعه محب اهل بيت(ع) كه به نام مقدس وليّ عصر ارواحنافداه، به نام حسين بن علي^ و به نام اميرالمؤمنين، عليه الصّلاة والسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غيرمسلمانان عالم، به عنوان يك گروه آدمهاي خرافي بي منطق معرفي شوند. من حقيقتاً هر چه فكر كردم، ديدم نمي‌توانم اين مطلب - قمه‌زدن - را كه قطعاً يك خلاف و يك بدعت است، به اطّلاع مردم عزيزمان نرسانم. اين كار را نكنند. بنده راضي نيستم. اگر كسي تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضي‌ام. اين را من جدّاً عرض مي‌كنم. يك وقت بود در گوشه و كنار، چند نفر دور هم جمع مي‌شدند و دور از انظار عمومي مبادرت به قمه‌زني مي‌كردند و كارشان، تظاهر - به اين معنا كه امروز هست - نبود. كسي هم به خوب و بد عملشان كار نداشت؛ چرا كه در دايره محدودي انجام مي‌شد. اما يك وقت بناست كه چند هزار نفر، ناگهان در خياباني از خيابانهاي تهران يا قم يا شهرهاي آذربايجان و يا شهرهاي خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشير بر سر خودشان ضربه وارد كنند. اين كار، قطعاً خلاف است. امام حسين، عليه السلام،، به اين معنا راضي نيست. من نمي‌‌دانم كدام سليقه‌هايي و از كجا اين بدعتهاي عجيب و خلاف را وارد جوامع اسلامي و جامعه انقلابي ما مي‌كنند؟! ... نكند اين هم كار دشمن باشد؟! اينها را به مردم بگوييد و ذهنها را روشن كنيد.

...عرض كردم: عدّه‌اي وقتي اين حرف را بشنوند، مطمئناً از روي دلسوزي خواهند گفت «خوب بود فلاني اين حرف را امروز نمي‌زد.» نه؛ من بايستي اين حرف را مي‌زدم. من بايد اين حرف را بزنم. بنده مسؤوليتم بيشتر از ديگران است. البته آقايان هم بايد اين حرف را بزنند. شما آقايان هم بايد بگوييد. امام بزرگوار، خط‌شكني بود كه هرجا انحرافي در نكته‌اي مشاهده مي‌كرد، با كمال قدرت و بدون هيچ ملاحظه‌اي، بيان مي‌فرمود. اگر اين بدعتها و خلافها در زمان آن بزرگوار مي‌بود يا به اين رواج مي‌رسيد، بلاشك مي‌‌گفت. البته عدّه‌اي هم كه به اين مسائل دل بسته‌اند، متاذّي خواهند شد كه چرا فلاني به موضوع مورد علاقه ما اين طور بي محبّتي كرد و با اين لحن از آن ياد نمود. آنها هم البته، اغلب، مردمان مؤمن و صادق و بي‌غرضي هستند؛ اما اشتباه مي‌كنند. اميدواريم كه خداوند متعال، شما را موفّق بدارد. آنچه را كه موجب رضاي پروردگار است، با قدرت، با شجاعت، با تلاش و با جدّ و جهد، پيگيري و بيان كنيد و ان شاءاللّه وظيفه خودتان را به انجام برسانيد. والسّلام عليكم ورحمةاللّه وبركاته.

 پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامى به نامه امام جمعه اردبيل: در پى نامه حجت الاسلام و المسلمين مروج، امام جمعه اردبيل، مبنى بر اعلام تبعيت مردم اردبيل از نصايح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى سالار شهيدان حسين بن على^، حضرت آيت الله خامنه‏اى رهبر معظم انقلاب اسلامى و ولى امر مسلمين، خطاب به امام جمعه اردبيل پاسخى به اين شرح صادر فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحيم  جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى مروج، امام جمعه مكرم اردبيل- دامت بركاته-بعد السلام و التحيه مرقوم جنابعالى كه حاكى از موضع‌گيرى تحسين برانگيز مردم عزيز اردبيل پيرامون نصايح اينجانب در مسأله عزادارى سالار شهيدان، عليه آلاف التحيه و الثناء، بود دريافت شد. از آن مردم مؤمن و غيور و فداكار كه همواره در صفوف مقدم صالحات قرار دارند، همين انتظار نيز هست. اينجانب هم در صحنه خونين جنگ و هم در عرصه حضور عقيدتى و انقلابى و سياسى، رشادت و جوانمردى و غيرت دينى و روشن بينى و عشق به اهل بيت(ع) را در مردم عزيز اردبيل و خطه آذربايجان ديدم و ـ انشاء الله ـ در نزد حضرت حق تعالى مأجور و سرافراز خواهند بود.

عرايض اينجانب به مردم متدين و عاشق خاندان نبوت و ولايت(ع) از روى دلسوزى است، اينجانب مى‏بينم كه چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) مورد جفا و قضاوتهاى جهانى واقع مى‏شود؛ چگونه درك روشن بينانه آنان در اعتقاد به مقام والاى اهل بيت(ع) به خاطر بعضى اعمال جاهلانه حمل بر امورى مى‏شود كه از ساحت شيعه و ائمه بزرگوارشان بسى دور است؛ مى‏بينم كه چگونه عزادارى بر جگر گوشه‏گان زهراى اطهر(ع) مورد تبليغ سوء دشمنان متعصب و تبليغات‏چى‏هاى شيطان استعمار قرار مى‏گيرد؛ مى‏بينم كه بعض اعمالى كه هيچ ريشه دينى هم ندارد بهانه به دست دشمن مغرض مى‏دهد كه بدان وسيله، هم اسلام و تشيع را ـ العياذ بالله ـ به عنوان آيين خرافه معرفى كنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدس جمهورى اسلامى در تبليغات خود آشكار سازند. شيعه محب و مخلصى كه در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى كودكان خردسال خود را خونين مى‏كند، آيا راضى است كه با اين عمل خود در روزگارى كه هزاران چشم عيب‏جو و هزاران زبان بدگو در پى بد معرفى كردن اسلام و تشيع است عمل او را مستمسك دشمنى خود قرار بدهد؟ آيا راضى است كه با تظاهر به اين عمل، خون دهها هزار جوان بسيجى صفت عاشق را كه براى آبرو دادن به اسلام و تشيع و نظام جمهورى اسلامى بر زمين ريخته شده است ضايع سازد؟

آنچه از قول مراجع سلف، رحمت الله عليهم، نقل شده است، بيش از اين نيست كه اگر اين كار ضرر معتنى به ندارد، جايز است. آيا سبك كردن شيعه در افكار جهانيان ضرر معتنى به نيست؟ آيا مخدوش كردن محبت و عشق شيعيان به خاندان مظلوم پيامبر(ص) و بخصوص شيفتگى بى‏حد و حصر آنان به سالار شهيدان(ع) را بد جلوه دادن ضرر نيست؟ كدام ضرر از اين بالاتر است. اگر قمه‌زدن به صورت عملى انفرادى در خانه‏هاى در بسته انجام مى‏گرفت، ضررى كه ملاك حرمت است فقط ضرر جسمى بود؛ وقتى اين كار على رؤس الاشهاد و در مقابل دوربين‏ها و چشم‏هاى دشمنان و بيگانگان بلكه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام مى‏گيرد، آن وقت ديگر ضررى كه بايد معيار حرمت باشد فقط ضرر جسمى و فردى نيست، بلكه مضرات بزرگ تبليغى كه با آبروى اسلام و شيعه سر و كار دارد نيز بايد مورد توجه باشد. امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است؛ و لذا قمه‌زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.

البته كسانى كه در سالهاى گذشته از روى عشق و اخلاص قمه زده‏اند، مأجورند و به خاطر نيتشان مستوجب ثواب الهى‏اند ـ انشاء الله. ولى اكنون بايد به نحو متعارف كه در طول قرون و اعصار عزادارى مى‏كرده‏اند و متدينين و علماء هم خود در آن شركت مى‏جسته‏اند عزادارى كنند؛ يعنى، تشكيل مجالس روضه‏خوانى و راه اندازى دستجات و مواكب عزادارى كه داراى حال و حزن و شور محبت اهل بيت، عليهم الصلوة و السلام، است سعى كنند كه نوحه‏ها و شعرها و روضه خوانى‏ها پر مغز و داراى مضامين صحيح و متكى به آثار وارده معتبره از ائمه(ع) يا علماى بزرگ باشد. سلامتى و توفيقات جنابعالى و همه مردم آذربايجان و اردبيل و ساير مناطق كشور اسلامى را مسئلت مى‏نمايم. سيد على خامنه‏اى هفتم محرم الحرام 1415 مطابق 27 خرداد 1373

 نظر برخی مراجع تقليد درباره قمه‌زني که در کتاب آمده است(بیش از پنجاه فتوا در این کتاب امده است) :

امام خميني:در وضع موجود قمه نزنند./ همچنين از قمه‌زدن به عنوان عزادارى براى امام حسين، عليه السلام،، از محضر امام خميني~ سؤال شده بود كه به عرض معظم‌له رسيد. فرمودند: شما مى‌خواهيد براى خدا كارى انجام دهيد. در شرايطى كه كارى به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است كه چنين كارهايى انجام نگيرد. مثلا قمه‌زدن كه موجب وهن اسلام مى شود. شما تا مى‌توانيد دستجات و سينه‌زنى را با شكوهتر انجام دهيد.

 حضرت آيت الله العظمي سيد محسن حكيم:فرزند ايشان شهيد آيت الله سيد محمدباقرحكيم نقل نموده‌اند كه پدر بزرگوارشان دائماً مي‌فرموند: «ان قضية التطبير هي غصة في حلقومنا» «مسئلة قمه‌زني، غصّه و اندوهي در گلوي ماست»

حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي:هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمه‌زني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمي‌شود و سابقه‌اي در عصر ائمه(ع) و زمان‌هاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، عليه السلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب مي‌شود. بنابراين در هيچ حالت جايز نيست.

 حضرت آيت الله العظمي نوري همداني: ... در جهان كنوني كه دشمنان اسلام سيلي خورده و منافع نامشروع خود را از دست رفته مي‌بيند و در فكر انتقام گرفتن از اسلام ناب محمّدي هستند مراسم عزاداري كار زينبي بكند يعني با منطق اسلام توأم و از هرگونه حركتي كه اين دين مقدّس را بي‌منطق قلمداد نمايد منزّه باشد و عزاداران محترم و متعهّد بجاي اينكه قمه را بر فرق خود بكوبند در فكر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام كه اراضي آنان را اشغال و در فكر تضعيف آنان مي‌باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزي با ترفند جديدي حيات اسلامي آنها را به مخاطره مي‌اندازند بكوبند. خداوند توفيق بيشتر براي پيمودن اين راه را به همة مسلمانان عنايت بفرمايد. 7محرم الحرام 1415الاحقر حسين نوري همداني

 حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني:از هر نوع عمل كه جنبه توجيه‌پذيري ندارد و موجب سوء استفاده مغرضان و موجب وهن مذهب مي‌شود بايد اجتناب كرد. با توجه به گرايشي كه نسبت به اسلام و تشيع بعد پيروزي انقلاب اسلامي ايران در اكثر نقاط جهان پيدا شده و ايران اسلامي به عنوان ام القراي جهان اسلام شناخته مي‌شود و اعمال و رفتار ملت ايران به عنوان الگو و بيانگر اسلام مطرح است لازم است در رابطه با مسايل سوگواري و عزاداري سالار شهيدان حضرت ابي‌عبدالله‌الحسين، عليه السلام، به گونه‌اي عمل شود كه موجب گرايش بيشتر و علاقه مندي شديدتر به آن حضرت و هدف مقدس وي گردد. پيداست در اين شرايط مسئله قمه‌زدن نه تنها چنين نقشي ندارد بلكه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم مخاطبين نتيجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شيعيان علاقه مند به مكتب آن امام از آن خودداري كنند و چنانچه در اين مورد نذري وجود داشته باشد نذر واجد شرايط صحت و انعقاد نيست.

 حضرت آيت الله العظمي مظاهري : چون‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ فرموده‌اند كه‌ در عزاداريها قفل‌ و قمه‌زدن‌ و مانند اينها نباشد، پيروي‌ از امر ايشان‌ بر همه‌ واجب‌ است‌. حوزه‌ علميه‌ قم‌ ـ حسين‌ مظاهري 6 محرم‌ الحرام‌ 1415

 حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي:قسمتي از متن جوابية آيت الله العظمي مكارم شيرازي به سؤالات مختلف مردم دربارة وظائف مسلمانان در ايام عاشورا و مراسم عزاداري حسيني، عليه السلام: برادران و خواهران ايماني بايد خلوص اين مراسم را از اموري كه مخالف شرع اسلام و دستورهاي پيشوايان بزرگ دين است حفظ كنند و از هر كاري كه بهانه به دست دشمنان مي‌دهد بپرهيزند و نيز از اعمالي مانند قمه‌زدن و قفل در تن كردن و امثال آن كه رهبر معظّم انقلاب در بيانات پربار خود به آن اشاره نمودند اجتناب جويند.زيرا اين اعمال دست آويزي به دست دشمنان خواهد داد تا كلّ اين مراسم عظيم و سازنده را زير سؤال برند، قمه را بايد بر سر دشمن كوبيد نه بر سر دوست، قفل را بايد بر دهان دشمن زد، نه بر تن دوست، درست است كه انگيزه اين افراد عشق به امام حسين، عليه السلام، و مكتب اوست ولي بايد توجّه داشت كه مقدس بودن انگيزه به تنهايي كافي نيست بايد نفس عمل هم مقدس باشد، كيفيّت عزاداري يا بايد در نصوص اسلامي وارد شده باشد و يا مشمول عمومات و اطلاقات ادلّه گردد، و اين‌گونه كارها مسلماً نه منصوص است و نه مصداق عزاداري در عرف عقلا و اهل شرع، به علاوه موانعي نيز از نظر شرع در برابر آن قرار دارد، و به تعبير ديگر نه مقتضي شمول عمومات موجود است و نه مانع مفقود.درست است كه جمعي از بزرگان فقهاي پيشين قدس الله اسرارهم اجازه بعضي از اين امور را در عصر خود به دلايل خاصي داده‌اند ولي آنها هم اگر در عصر ما و شرايط زمان ما بودند به يقين طور ديگري فتوي مي‌دادند. 

حضرت آيت الله العظمي تبريزي: داخل بودن قمه‌زني در عزاداري سيد الشهداء(ع) و اهل بيت و اصحاب ايشان، سلام الله عليهم، ثابت نيست، پس بر همة مؤمنين لازم است كه آنچه را كه به عنوان گونه‌اي عزاداري محرز و ثابت است اختيار نمايند؛ همچون گريه نمودن و سينه‌زني و اقامة دسته‌هاي عزاداري و حركت آن - تا حد امكان- به سوي امكان عمومي براي عزاداري، خداوند شما را در خدمت به اهل‌بيت(ع) موفق دارد و جزاي خير در دنيا و آخرت بدان دهد.

حضرت آيت الله العظمي سيستاني:بايدازکارهايي كه عزاداري راخدشه‌دار مي‌كند اجتناب شود.

حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني:درموردي كه موجب وهن مذهب شودازآن خودداري گردد.

حكم حكومتي رهبري در ممنوعيت قمه‌زني:بايد توجه داشت كه مقام معظم رهبري حكم به حرمت قمه‌زني نموده‌اند. و در مواردي كه ولي فقيه به موردي حكم كند براي كليه مكلفين حتي كساني كه از ايشان تقليد نمي‌كنند واجب است از حكم ولي فقيه اطاعت كنند. آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در كتاب «عروة الوثقي» مي‌نويسد:«حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر...»؛ يعني اگر حاكم با فرض دارا بودن شرائط شرعي حكمي صادر كند هيچ كس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد، حتي اگر مجتهد ديگري باشد. اين مسأله فتواي جميع فقها است. مقام معظم رهبري در قسمتي از جواب نامه امام جمعه اردبيل مبنى بر اعلام تبعيت مردم اردبيل از نصايح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى فرمودند:امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است؛ و لذا قمه‌زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.

قمه‌زني در ملاء عام جرم قضايي است:دادستاني كل كشور با بيان اين مطلب كه قمه‌زني يكي از باروهاي نادرست ديني است كه علاوه بر آسيب رساندن به جسم، ايجاد وحشت و تشويش اذهان عمومي را نيز به همراه دارد اعلام نموده است كه در صورت مشاهده قمه‌زني در ايام سوگواري امام حسين، عليه السلام، متخلفين دستگير و به‌ موجب قانون جزايي كشور به سه ماه تا يك سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محكوم مي‌شوند.وزارت كشور نيز با غير قانوني اعلام نمودن قمه‌زني تأكيد كرده است كه خود را مؤظف به اطاعت از دستورات رهبري مي‌داند و با متظاهران به اين عمل غيرمتعارف به شدت برخورد مي‌كند.از طرفي قمه‌زنان نيز بايد توجه داشته باشند رعايت قوانين حكومتي كشور بنابر فتواي تمامي مراجع تقليد بر همه مكلفين واجب است و شخص متخلف از آن، علاوه بر مجازات دنيوي در آخرت نيز مجرم و معاقب خواهد بود.

تکمله آقای مسائلی درباره معرفی کتاب:1- علامه عظيم الشأن سيد محسن امين حسينى عاملى مقيم دمشق، يكى از مفاخر شيعه در قرن حاضر و آخرين مجتهد اماميه در شام و فقيه اصولى، مجتهد متكلم مؤرخ اديب شاعر، جامع علوم بوده است. ايشان علاوه بر تربيت شاگردان فرزانه حدود 100 جلد كتاب و رساله از خويش بر جاي گذاشته‌اند كه از آن جمله مي‌توان از كتاب نفيس و گرانقدر اعيان الشيعه نام برد. كه هر محققي براي بررسي كامل ابعاد شخصيتهاي شيعي همواره به اين كتاب30جلدي نيازمند است. سر زدن به اين كتاب شما را بيشتر نسبت به ابعاد علمي ايشان مطلع مي‌سازد. اين دانشمند بزرگ همچنين ازمشايخ بسياري بزرگان همچون امام خميني بوده وآنها باتمام افتخار اجازه خودرابه اين دانشمند ومحدث بزرگ شيعي مي‌رسانده‌اند. امام دراوّل كتاب اربعين خويش مي‌‌فرمايند:اخبرني اجازة مكاتبة ومشافهة عدة من المشايخ العظام و الثقات الكرام منهم:السيدالسندالفقيه المتكلم الثقة العين الثبت العلامة السيد محسن الأمين العاملي.قبر مطهر ايشان در در زينبيه دمشق مورد توجه‌ شيعيان ‌است. براي شناخت بيشترايشان نگاهي شود به: مكارم الآثار ج7 ص2630 وگلشن ابرار ج2 ص608

2- براي كسي كه از ديگران جواب مستدل مي‌خواهد خيلي زشت است كه گفته‌هاي خود را فقط بر پايه شنيده‌هايي جاري سازد كه فقط در يك سي‌دي به نام حقيقت مظلوم! گفته شده است. لازم به يادآوري است كه مطالب گفته شده درآن سي‌دي:40درصدد كذب محض، 40درصد مغالطه و 20درصد ديگر نيزمطالب صحيحي است كه ربطي به قمه‌زني نداشته و مربوط به اصل عزاداري است و از اين جهت مورد تأييد ما مي‌باشد.

3- فتواي سيد ابوالحسن اصفهاني در بسياري از كتابها منعكس يافته و مجالي براي تكذب آن وجود ندارد.براي بررسي بيشتر نگاهي شود به: استاد حسن شبر، تاريخ العراق السياسي المعاصر، ج2، ص340؛ دايرة المعارف تشيع، ج2، ص531؛ و جعفرالخليلي، هكذاعرفتهم، ج3، ص207؛ سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج10، ص378؛  همچنين سخنان سيد ابوالحسن اصفهاني بر ضد قمه‌زني در يك رساله فارسي به نام انيس المقلدين در نجف در سال 1345ق/1926م چاپ شده است. (آقا بزرگ تهراني، الذريعه، ج2، ص466 و هكذا عرفتهم، ج3، ص229)

4- نقلي كه ما از نحوه برخورد عوام با نصيحتهاي آقاي بروجرودي كرديم توسط بسياري از شاگردان ايشان به همين گونه بيان شده است و شما نبايد بر پايه گفته‌ي يك مداح، كه مشكلات فكري و ظاهري بسياري نيز دارد، اين واقعه را تحريف كنيد. براي بررسي بيشتر اين واقعه نگاهي شود به گفته‌هاي شهيد مطهري در كتاب حماسه حسيني در اين باره و همچنين كتابهاي: «برگ‌هايي از تاريخ حوزه علميه قم، رسول جعفريان» و «خاطرات آيت الله محمد يزدي؛ مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص137- 138»

5- گفته هايي كه به امام نسبت داده شده درباره‌ي دروغ هايي بوده كه توسط سواك در رابطه‌ با مخالفت ايشان با اصل عزاداري منتشر شده بود و ربطي به قمه‌زني ندارد. هم‌اكنون افرادي ديگري نيز وجود دارند كه در آن جلسه مذكور حاضر بوده‌اند و اين سخن را تأييد مي‌نمايند همچنان كه با دقت در سخنان فرد ناقل هم اين معني مشخص استنباط مي‌گردد.

6- فتواي بزرگاني همچون ميرزاي نائيني بيش از اين نيست كه قمه‌زني في‌نفسه عملي جايز است نه مستحب يا واجب. و اين به آن خاطر است كه اين عدّه از فقهاء در بررسي حكم قمه‌زني بر مبناي حكم اوّلي آن كه وارد نشدن ضرر به بدن است، فتوي به جواز قمه‌زني- تا زماني كه موجب ضرر جدي بر بدن نشود- مي‌نمودند. و چون در آن زمان وسائل ارتباط جمعي و پخش سريع وقايع به صورت كنوني وجود نداشت بحث وهن مذهب بودن قمه‌زني كه حكم ثانوي آن مي‌باشد نيز مطرح نبوده و به آن توجهي نداشته‌اند ولي در اين زمان با به وجود آمدن وسائل ارتباطي و پخش سريع اخبار، بحث وهن مذهب بودن قمه‌زني تشديد گرديده است و به صورت كلي موضوع جديدي به وجود آمده است. پس ممكن است قمه‌زني در بعضى از مكان‌ها يا در بعضى از زمان‏ها موجب وهن مذهب نشود؛ ولى در زمان ما كه حتى در بعضى از جايگاه‏هاى خلوت هم اين مراسم قمه‌زنى برگزار مى‏شود و فيلم ويدئويى آن در اختيار دشمن قرار مي‌‌گيرد، موجب وهن مذهب مي‌شود. از تأثير مكان و زمان نبايد غافل باشيم. اگر پنجاه سال قبل مرجع تقليدى قمه‌زنى را جايز شمرده، دليل نمى‏شود كه الآن نيز جايز باشد. ما تأثير زمان و مكان را در احكام قبول نداريم، ولى در موضوعات قبول داريم كه زمان و مكان باعث تغيير موضوع مى‏شود.

نكته: ( ميان فقهاء اختلاف وجود دارد، که آيا اضرار به نفس کلاً حرام است، يا تنهاء در صورتي که منجر به مرگ شود حرام مي گردد؛ شيخ انصاري و عدّه‌اي ديگر از علماء معتقدند که اضرار به نفس حرام است حتي اگر منجر به هلاکت شخص نشود؛ مثل اين که انسان انگشت خود را زخمي کند. بنابر اين طبق نظر اين فقهاء هرگونه قمه يا زنجيرزدن که منجر به خون‌ريزي يا نظاير آن شود تحت اين عنوان يعني حرمت اضرار مي‌گنجد. امّا تعدادي ديگر از علما نيز اعتقاد دارند که اضرار به نفس اگر به نقص جسمي شديد يا به فوت منتهي نشود بر انسان حرام نيست. اگرچه همين فقهاء معتقدند که اگر اين اعمال منجر به هتک حرمت مذهب گردند، جايز نيستند؛ و در غير اين صورت جايزند. چنانچه آيت الله العظمي خويي در پاسخ به سؤالي مي‌نويسند: اگر اين امور مستوجب هتك و توهين باشد حرام است.البته دلائل ديگري نيز براي حرمت قمه‏زني همچون بدعت بودن نيز ذكر شده كه در كتاب معرفي شده به شما تفضيل درباره آن سخن گفته شده است)

منبع:وبلاگ برترين زن